کد مطلب:5795 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:133

سفینه فضایی
در دعای پر فیض ندبه چنین می خوانیم: «وَ سَخَّرْتَ لَهُ الْبُرَاقَ».

درباره این كه رسول اكرم صلی الله علیه وآله در سیر آسمانی خود، سوار بر مركب «براق» بوده است، سوال های فراوانی شده است.

بُراق، چه وسیله ای بوده كه آن حضرت را از مسجدالحرام به سوی مسجدالاقصی برای سیر در مشارق و مغارب آسمان ها به حركت درآورده است و تا سر حدّ نهایی كه مقام قرب بوده پیش برده است؟

آن چه روشن است این كه آن وسیله، ساخته دست انسان نبوده است و با قدرت الهی به وجود آمده. هم چنین قابلیّت داشته است تا یك در طی یك شب، راه میلیون ها سال نوری را بپیماید.

برای سرنشین آن، محیطی كاملاً امن بوده و توانسته با نیروی جاذبه كرات آسمانی مقابله بكند و در مقابل اشعه های خطرناك در ماوراء جوّ، استقامت لازم را داشته است. و به قدر كافی سوخت در اختیار داشته و نیز محفظه ای كه اكسیژن كافی را در اختیار سرنشین خود قرار می داده است.

اگر بخواهیم درباره سوخت آن سفینه نظری بدهیم، می توانیم به نیرویی در اسم اعظم الهی اشاره كنیم، همان گونه كه در دعای شب عرفه می خوانیم:

وَ بِاسْمِكَ الَّذِی سَخَّرْتَ بِهِ الْبُرَاقَ لُِمحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ إِذْ قَالَ تَعَالَی سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَی بِعَبْدِهِ لَیْلا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الأَقْصَی وَ قَوْلُهُ سُبْحَانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَ مَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ؛ به حق آن نام مباركت كه مسخّر كردی به آن براق را برای محمّد كه درود فرستاد خدا بر او و آلش، آن جا كه خدای تعالی فرمود: منزه باد ذاتی كه بنده اش را در یك شب از مسجدالحرام به مسجدالاقصی سیر داد و منزه است خدایی كه این مركب آسمانی را مسخّر و مطیع ما قرار داد، در حالی كه ما نبودیم بر آن نزدیك شوندگان.

سؤالی كه باقی می ماند این است كه آیا در آن زمان چنین وسیله ای وجود داشته است؟

در پاسخ باید بگوییم: بدون شك، مسأله معراج، جنبه عادی نداشته، بلكه با استفاده از نیرو و قدرت بی پایان الهی صورت گرفته و متناسب با این سفر فضایی، این مركب سریع السّیر در اختیار پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله قرار گرفته و برای رسیدن به مقصد، از هر گونه خطرات جوّی محفوظ بوده است.

با اندكی تأمّل در قدرت بی پایان خداوند متعال، جلت عظمته، با جان و دل می پذیریم كه چنین سفری صورت پذیرفته است؛ نظیر آن چه كه درباره حضرت مسیح علیه السلام، در قرآن آمده است:

«مَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُواْ فِیهِ لَفِی شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ یَقِینًا - بَل رَّفَعَهُ اللّهُ إِلَیْهِ...» [1] ؛ هرگز او را نكشتند و نه به دار كشیدند، بلكه امر بر آن ها مشتبه شد و همانا آنان كه درباره او عقاید مختلف اظهار داشتند از روی شك و تردید سخنی گفتند و عالِم به او نبودند، جز آن كه از پی گمان خود می رفتند و به طور یقین مسیح را نكشتند. بلكه خدا او را به سوی خود برد...

بنابر نقل قرآن، حضرت سلیمان علیه السلام از خداوند درخواست سلطنتی بی نظیر كرد:

«قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَهَبْ لِی مُلْكًا لاَّ یَنبَغِی لأَحَدٍ مِّنْ بَعْدِی إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ - فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّیحَ تَجْرِی بِأَمْرِهِ رُخَاء حَیْثُ أَصَابَ» [2] 00)؛ و گفت: بارالها! به لطف و كرمت از خطای من درگذر و مرا مُلك و سلطنتی عطا فرما كه پس از من احدی لایق آن نباشد كه تو تنها بخشنده بی عوضی. ما هم باد را مسخّر فرمان او كردیم تا به امرش هر جا بخواهد به آرامی روان شود.

«وَلِسُلَیَْمانَ الرِّیحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ وَأَسَلْنَا لَهُ عَیْنَ الْقِطْرِ وَمِنَ الْجِنِّ مَن یَعْمَلُ بَیْنَ یَدَیْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَمَن یَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِیرِ» [3] 01)؛ و باد را مسخّر سلیمان ساختیم تا (بساطش را) صبح گاه یك ماه راه بَرد و عصر یك ماه، و معدن مس گداخته را بر او جاری گردانیدیم و برخی از دیوان به اذن پروردگار در حضورش به خدمت پرداختند و از آن ها هر كه سر از فرمان ما پیچد عذاب آتش سوزانش می چشانیم.

بنابراین، خداوند، سلطنتِ بخشی از نظام هستی را به حضرت سلیمان علیه السلام عطا كرد و از آن تعبیر به تسخیر نمود [4] 02).

با سفرهایی كه اكنون به كُرات آسمانی می شود، تمام این مسائل قابل درك است و برای هر یك از آن موانع، بشر توانسته راه حلی در نظر بگیرد، هرچند پیامبران نخستین افرادی بودند كه درهای آسمان به روی بشر گشودند و به آیندگان نوید دادند كه می توانند در روزگارانی، خواهند توانست بساط زندگی خویش را در یكی از سیارات پهن نمایند.

علاوه بر آن، خداوند در قرآن، در آیه ای به وجود جاندار در آسمان ها تصریح می فرماید:

«وَبَثَّ فِیهَا مِن كُلِّ دَآبَّةٍ» [5] ؛ در آسمان ها و زمین جنبندگانی آفریده و پخش كرد.


[1] نساء (4) آيه 157 - 158.

[2] ص (38) آيه 35 - 36.

[3] سبا (34) آيه 12.

[4] پس سليمان عليه السلام فاعل بالتسخير است. بدين معنا كه فاعل قريب اوست، ولي مجموع نظام هستي تحت رهبري فاعتل مافوق اداره مي شود. ر. ك: تفويض تدبير، آيةالله جوادي آملي، حفظه الله.

[5] بقره (2) آيه 164.